- گاف کردن
- نا دانسته گفتن گفتن نادانسته کردن
معنی گاف کردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پخ کردن هموار کردن، پالودن پالایش، نرم کردن مایعی را از جداری که دارای منافذ کوچک است - و صافی نام نام دارد - عبور دادن تا مواد جامد از آن جدا شود تصفیه صافی کردن، هموار کردن رفع چین و چروک کردن: پارچه را با اتو کشیدن صاف کردن، تراشیدن صورت. یا صاف کردن سینه. به وسیله سرفه کردن سینه را راحت کردن تا آواز نیکو برآید یا تنفس آسان شود
زیاده روی کردن افراط، اسراف کردن
مایعی را از صافی یا پارچه گذراندن تا جرم آن گرفته شود، برای مثال پیر مغان ز توبۀ ما گر ملول شد / گو باده صاف کن که به عذر ایستاده ایم (حافظ - ۷۲۸) ، هموار کردن زمین، برطرف ساختن چین و چروک پارچه
Smooth, Airbrush, Straighten
ретушировать , сглаживать , выпрямлять
airbrushen, glätten, begradigen
ретушувати , згладжувати , вирівнювати
retuszować, wygładzać, prostować
retocar, alisar, endireitar
ritoccare, levigare, raddrizzare
retocar, alisar, enderezar
retoucher, lisser, redresser
retoucheren, gladstrijken, rechtzetten
एयरब्रश करना , चिकना करना , सीधा करना
menyentuh ulang, menghaluskan, meluruskan
يستخدم الفرشاة , سلاّس , قوّم
에어브러시로 수정하다 , 매끄럽게 하다 , 곧게 하다
לתקן , להחלקה , ליישר
修图 , 平滑 , 弄直
エアブラシする , なめらかにする , 真っ直ぐにする
airbrush yapmak, düzleştirmek, düzeltmek
kuburudisha, kupiga laini, kunyoosha
แปรงอากาศ , ทำให้เรียบ , ทำให้ตรง
এয়ারব্রাশ করা , মসৃণ করা , সোজা করা
ایئر برش کرنا , ہموار کرنا , سیدھا کرنا
زدودن
هدر دادن
مطلع کردن
مطلع کردن با خبر کردن خبردار کردن
نفخ، ورم و متورم شدن
گشاده کردن (در و مانند آن) گشوده کردن مفتوح ساختن، وا کردن گره
مرسوم کردن، متداول کردن، رایج کردن، مد کردن
مطیع کردن فرمانبردار ساختن، دست آموز
طی طریق کردن راه سپردن